درد...زندگی...درد
خسته شدم از دیدن این همه مردمان خسته...
از این همه اشک تو
چشای عزیزانم...از این همه غم...
دلم لک زده واسه شادی های
عزیزانم همون شادی هایی ک حتی اگه حالم خیلی بد بود
فقط با
خنده شون حالمو خوب میکردن...
این روزهام میخندن ولی خب فرق
کرده است همه چیز...
دیگر دل ها نمیخندد...
داشتم به این فک
میکردم ک چه چیزهایی خوشحالم میکنه
هیچ چیزی بیشتر از این
خوشحالم نمیکنه که یک آدم پیدا کنم
فقط یک ادم که دلش
بخنده...چشماش بخنده...
ازش هیچی نمیخوام فقط ازش میخوام
برام بخنده...خنده های بلند پر از شادی پر از نشاط
همون چیزی ک
قبلا همه ادمها داشتند...
چرا دل شکستن انقدر آسون شده؟؟چرا
کسی واسش دیگه مهم نیست تو دل یکی آشوبه...
یکی داره
داغون میشه...یکی ذره ذره از جون و روحش داره کم میشه...
وقتی
خیلی شکستم که دیدم
کسایی که توزندگیم به عنوان قوی ترین
ها میشناختمشون حالا شدن جزو ضعیف ترین ها...
وقتی شکستم
ک بت های زندگیم از بین رفتن...
وقتی که فهمیدم دیگه هیچکی
نمیتونه الگو باشه...
بازم به امید اینکه همه چیز درست میشه
درد و دل هامو تموم
میکنم...:(
نظرات شما عزیزان: elahe
ساعت17:20---27 آذر 1392
سلام آپی که کردی خیییییلی تــــــــــــــوپه!بای
سلام عزیزم مرسی از اینکه بهم سر زدی...
نمیدونم چی بگم......واقعا بهت تبریک میگم...
فوق العاده بود.....حرف دل بود....... پاسخ:سلام عزیزدلم مرسی ک همش بهم سر میزنی...میدونم این حرفایی ک گفتم تو بیشتر از همه درکم میکنی چون کنارم بودی ومیفهمیم...
خسته ام
تکیه زده ام بر دیواری از سکوت ؛ گاه گاهی هق هق تنهایی هایم سکوتم را میخراشد و نقشی از یادگاری میزند یادگاری هایی که کسی سواد خواندنش را ندارد هیچ کس جز خدا…! پاسخ:خیلی قشنگ بود مرسی که اومدی سر زدی
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی شاکی بشی ولی شکایت نکنی گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری خیلی هادلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی پاسخ:آخ گفتی....:((((( profsor
ساعت22:08---26 آذر 1392
دوست داری بازدید سایتت به طرز چشم گیری افزایش پیدا کنه.فقط کافیه با ما تبادل لینک کنی.
با روزانه 10000 بازید حتما 1000 تاش به سایت شما میان آدرس:www.profsor.tk/page/links + نوشته شده در سه شنبه 26 آذر 1392 ساعت 21:26 توسط :(
|
|
|